


ده سال پیش، دروازه ای که دنیای واقعی را به دنیای هیولاها متصل می کرد، باز شد. برخی از افراد عادی قدرت شکار هیولاها را دریافت کردند. سونگ جین-وو، یک شکارچی ضعیف، یک سیاه چال پنهان با سخت ترین درجه سختی را پیدا می کند. او در آنجا یک قدرت عجیب دریافت می کند که به او امکان می دهد سطح خود را بالا ببرد.
Tokiyuki Houjou هشت ساله که جانشین بعدی شوگون کاماکورا هم هست، پسری جوان هست که توی هیچ چیز بهجز قایم باشک استعدادی ندارد. یک روز که Takauji Ashikaga با بیرحمتی کامل قدرت را از کاماکوراها می گیرد زندگی آسوده این پسر بچه نیز به هم ریخته و دوران فرمانروایی آنها به پایان میرسد. توکیوکی که توسط کشیشی نجات داده میشود، موفق میشود جان سالم به در ببرد. حال او باید از دست افرادی که قصد کشتن او را دارند فرار کند و در عین حال نیز برای خودش همرزمهایی را برای پس گرفتن قدرت پیدا کند. اثر Nige Jouzu no Wakagimi که در دوران نانبوکو چو ژاپن اتفاق میافتد، داستان رستگاری قهرمانی را نشاند میدهد که با فرار کردنش سرنوشت ژاپن را تا ابد تغییر داد.
تو یه دنیا که تحت سلطهی جادو و جادوگرا قرار داره، مَش برندِد جوون و بیجادو یه تهدید برای جامعهی جادوگرا به شمار میاد و باید از بین بره. اون که تنهایی تو جنگل زندگی میکنه، شب و روزش رو صرف تمرینات سنگین بدنسازی میکنه و نتیجهی این کار شده ماهیچههایی که با خود جادو میتونه شاخ به شاخ شه! اگرچه، با لو رفتن هویتش، زندگی آروماش تحتالشاع قرار میگیره و ماش ماجراجوییش برای کسب عنوان «استعداد الهی» رو شروع میکنه؛ عنوانی که در واقع یه نقش قدرتمنده که بقیه رو مجبور به رسمیتشناختن اون میکنه. برای همین منظور و البته برگشتن به زندگی پر از آرامشش...
داستان چهار خواهر که پس از آشکار شدن رابطه نامشروع پدرشان، با مشکلات بزرگی مواجه میشوند.
زمستان خود را به قطب جنوب رسانده است. خورشید به زودی برای مدت شش ماه ناپدید خواهد شد. گروهی کوچک به نام وینتررز در ایستگاه تحقیقاتی قطبی پولاریس شش باقی مانده اند تا به تحقیقات ابتکاری خود ادامه دهند. این تحقیقات نقشی بسیار مهم و حیاتی در مبارزه علیه تغییرات جوی کره ی زمین، ایفا خواهد کرد...
یک دانشمند نابغه به نام سنکو ایشیگامی، در دنیایی به هوش می آید که انسانهای ساکن آن، تبدیل به مجسمههای سنگی شده اند. در ادامه، سنکو و دوست قدرتمندش تایجو، تلاش می کنند که تمدن بشری را بازسازی نمایند و...
سال ۱۸۶۳ است، زمان غروب شوگون ها، و ژاپن در آستانهٔ تغییرات انقلابی قرار دارد. خیابانهای پایتخت این کشور را خون مفروش کرده، زیرا برهمخورد سیاسی و افزایش تنشها بین رونینهای بیاصل واگرد و ساموراییهای دولتی، یکی از پرتلاطم ترین صحنههای جنگی این کشور را رقم زده است. نیو، یتیمی جوان، با واقعیتهای تلخ جهان آشنا است، اما نمیتواند از شور و عشقش به عدالت و خواستگاری برای تغییر...
ده سال از پایان باکوماتسو (شوگون سالاری) گذشته، دورهای که در آن مردم بر علیه شوگونهای توکوگاوا شورش کردند. انقلابگران قصد بوجود آوردن دورهای از صلح و شکوفایی برای کشور داشند. عصر جدید «میجی» شروع شده، ولی همچنان صلح دست نیافتنیست. استفاده از شمشیر غدقن است اما همچنان مردم در خیابانها به قتل میرسند. یتیمهای کشتهشدگان جنگ جایی برای رفتن ندارند، و دولت هم به پر کردن جیبهایش راضیست. یک سامورایی خانه بدوش به نام هیومرا کنشین همچنان تلاش میکند تا ارزشهایی که برای آن جانهای زیادی از دست رفته به حاصل مینشینند. او قبلاً هیتوکیری باتوسای نامیده میشده و بیرحمترین قاتل انقلابیان بوده. حال که وجدان او...
این انیمه در مورد دختر جوانی به نام مائومائو است که با پدر داروسازش زندگی آرامی دارد تا اینکه یک روز ربوده شده و به عنوان خدمتکار به قصر امپراتور فروخته میشود. در این میان زمانی که وارثان امپراتوری به شکلی مرموز بیمار میشوند، مائومائو تصمیم میگیرد با همکاری خواجه دربار، از مهارتهای داروسازی خود استفاده کرده تا این معمای اسرارآمیز را حل کند اما…
دانشآموز سال دوم دبیرستان راکورو هیزوتومه تنها به یه چیز علاقه داره: پیدا کردن “بازیهای آشغال” و بردن اونا با بالاترین امتیاز. مهارتهای گیمش حریف نداره و هیچ بازیای اونقدر براش بد نیست که ازش لذت نبره. پس وقتی بازی جدید واقعیت مجازی مرز شانگریلا بهش معرفی میشه، اون کاری که همیشه میکرد رو انجام داد- سریعا تمام توضیحات رو رد میکنه و میپره توی مبارزه. ولی حتی یه گیمر حرفهای مثل راکورو میتونه همه رازهایی که مرز شانگریلا مخفی کرده رو کشف کنه…؟